پرویز اجلالی: صداوسیما از همه تواناییهای کشور استفاده نمیکند
پرویز اجلالی، جامعهشناس در رابطه با برنامههای تلویزیون سخن گفت. همچنین او تشکیل شبکههای خصوصی را بلامانع دید و تأکید کرد که با این کار گروهها و سلایق مختلف هم میتوانند نظریات خود را بیان کنند.
پرویز اجلالی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در مورد کیفیت فیلمها و سریالهای صداوسیما گفت: برنامهها به اندازه کافی جالب نیستند. خصوصاً در مقایسه با رقبا. استثناهای خوب وجود دارد و تنوع کمی بیشتر شده اما کافی نیست. زیرا صداوسیما محدودیتهای خاص خود را دارد و از همه استعدادها و توانمندیهای کشور استفاده نمیکند.
اجلالی دررابطه با جذابیت صداوسیما در رابطه با رقبا گفت: مهمترین بخشهای هر رسانه عبارتند از: خبر و گزارشهای تحلیلی (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و…)، موسیقی و برنامههای نمایشی (فیلم وسریال و نمایش و…) رسانه ملی از نظر خبر و بحث و گفتوگو و تحلیل مسایل داخلی متأسفانه بسیار عقبتر از برخی کانالهای ماهوارهای و مطبوعات است. بحث وگفتوگوی آزاد درباره مسائل مبتلا به جامعه کمتر هست اگر هم هست بیطرفانه نیست. با شرکت همه طرفها نیست و بههرحال صداوسیما در این مورد خیلی محتاط عمل میکند. به همین جهت از این بابت خیلی جذاب نیست. درباره مسایل خارجی هم بسیار بیشتر میتواند کار کند شبکههای به زبان خارجی از این لحاظ بهترند اما تلویزیون داخلی نتوانسته اعتماد بسیاری از مردم را جلب کند.
درباره موسیقی که تا به حال اصلاً هیچ ذوق وسلیقه و علاقهای نبوده. اخیراً تلاشهایی شده اما ضعیفترین بخش تلویزیون همین بخش است. موسیقیدانان اصلی کشور را قبول ندارد و آثارشان را پخش نمیکند. در مورد سریالهای تلویزیونی باید بگویم که بیشتر سریالها در مقایسه با تواناییهای فیلمسازان ایرانی بسیار ضعیف هستند. کافی است سریالهای تلویزیونی را با فیلمهای سینمایی ایرانی مقایسه کنید. محدودیتها بسیار زیاد است بهطوریکه رقبای ماهوارهای خیلی راحت با انگشت گذاشتن روی جذابیتهای اولیه هنر نمایش توانستهاند بهسادگی گوی سبقت را بربایند. چرا باید سطحیترین سریالهای ترکیه بهسادگی تلویزیون ما را پشت سر بگذارند. من مطمئنام اگر کمی از محدودیتها بکاهند و به همه فیلمسازان ایرانی (نه فقط آنها که تلویزیون دوستشان دارد) فرصت بدهند فیلمسازان ایرانی قادرند سریالهای جذاب بسازند و رقبای ترکیهای را بهراحتی شکست بدهند.
نکته دیگر اینکه بعضی از این سریالها بیش از حد ایدئولوژیک و تبلیغاتیاند. به همین جهت از بردشان کاسته میشود. در مجموع سطح آنچه در صداوسیما عرضه میشود خیلی پایینتر از آنچیزی است که اکثریت جامعه میخواهد ببیند.
البته از این لحاظ باید میان تلویزیون و رادیو فرق گذاشت رادیو به مراتب بهتر است و برنامههای قابل استفاده بسیاری دارد اما تلویزیون به اندازه کافی جذاب نیست.
مطلب بعدی درباره رابطه رسانه ملی ونظام سیاسی است. تلویزیون ایران سخنگوی نظام سیاسی است. این عجیب نیست در همه کشورها تلویزیونی وجود دارد که سخنگوی نظام سیاسی است. اما افکار عمومی چه میشود. یک راه حل تلویزیونهای خصوصی است که افکار عمومی را منعکس کند. راه دیگر این است که همین تلویزیون درکنار سخنگوی حکومت بودن افکار عمومی را هم بیطرفانه بازتاب دهد. اما بهنظر میرسد این شیوه عملی نیست چون آنطور که منتقدان اظهار داشتهاند، رسانه ملی حتی دیدگاههای شرکای حکومتی خودش را بهراحتی بازتاب نمیدهد چه رسد به افکار عمومی.
افزون بر این، بهنظر میرسد رسانه ملی حتی نقش حکومتی خود را به درستی انجام نمیدهد. بهنظر منطقی میآید که عمدهترین وظیفه یک رسانه دولتی پخش برنامههایی باشد که سیاستهای حکومت را معرفی و ترویج کند، اما این رسانه با وجود برخورداری از منابع از محل بودجه دولت وکمک نهادهای حکومتی چون گسترش بسیار یافته و هزینههایش افزایش پیداکرده است برای ترویج سیاستهای دستگاههای دولتی نیز مبالغ زیادی از آنها مطالبه میکند و این در کار اطلاعرسانی موسسات دولتی به شهروندان ایجاد اختلال میکند.
اجلالی اظهار داشت: بههرحال وقتی افکارعمومی فرصت کمتری برای حضور در رسانهها پیدا کند. از نفوذ رسانه کم میشود. زیرا گسترش دامنه نفوذ و جذابیت هر رسانهای بستگی دارد که بازتابنده صدا و سلایق چه دامنهای از گروههای اجتماعی است. هرچه این دامنه بیشتر باشد نفوذ رسانه بیشتر است. این نکته هم در زمینه سلیقه سیاسی مهم است و هم اولویتها. سلیقههای اجتماعی و فرهنگی گروههای مختلف مردم. به زبان ساده اگر میخواهی همه به مغازهات بیایند باید جنسات جور باشد وگرنه میروند مغازه بغلی. شاید تأسیس رادیو تلویزیونهای خصوصی بتواند کمی از بار مسئولیت رسانه ملی کم کند و بر جذابیت مجموع رسانههای داخلی در مقایسه با رسانههای ماهوارهای بیفزاید. البته این موضوع بستگی به کیفیت آن رسانهها دارد.
به نقل از ایلنا در تاریخ ۹۳/۰۶/۲۳