جدایی نادر از سیمین – ما همه مجبوریم
- توسط حامد شفیعی
ما همه مجبوریم
اصغر فرهادی در سه گانهی چهارشنبه سوری –دربارهی الی و جدایی نادر از سیمین ادعای ساختن فیلم اجتماعی به معنای جاافتادهی آن در سینمای ایران را ندارد. شاید چیزی نظیر دو فیلم اولیهی خودش یا فیلمی مثل زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد). دغدغهی او در سه گانهاش آنالیز روابط در دل مناسبات امروزی است که در این فرایند به یک تعریف اساسی از جامعهای میرسد که این روابط تابع همان جامعه است. در واقع فرهادی در سه گانهاش از جزء (روابط آدمها و بزنگاههای حساس در دل زندگی روزمرهی آنها) به کل (جامعهای که شرایط و مقتضیات زندگی در آن از سر گذراندن همین بزنگاهها ست) میرسد. و آنچه فرهادی و فیلمهایش را در این سالها درخشان کرده است، همین چگونگی عبور از این بزنگاه هاست. تازه اینجاست که مفاهیمی همچون «اخلاق» یا در نگاهی عامیانهتر «راست گفتن و دروغ گفتن» برای فیلمساز دغدغه میشود.
نگاه فرهادی در «جدایی نادر از سیمین» به مراتب از نگاهش در «دربارهی الی» تلختر است. در فیلم درباره الی فرهادی از آدمهایی میگوید که برای فرار از شرایط بحرانی (غرق شدن الی) مدام خود را در جایگاه «قضاوت» قرار میدهند. و حتی در اوج این شرایط به دروغ پناه میآورند. تا تنها خودشان از مورد قضاوت قرار گرفتن فرار کنند و در واقع همگی سعی میکنند شانه خالی کنند. فرهادی از نظر نگارنده نگاه منتقدانهای به این دانشجویان سابق حقوق دارد. و آنها را در وضعیتی نشان میدهد که اولین واکنششان پنهانکاری و فرار از واقعیت بحرانی است. و این جزیی از خصوصیات آنها و طبقهشان است.
اما تلخی مضاعف «جدایی…» از آنجا ناشی میشود که شخصیتها و راه و رسمی که برای زندگیشان انتخاب کردهاند در یک شرایط بحرانی (اتفاقی که در را پلهها میافتد و عواقب آن) در تضادی تلخ و جبری قرار میگیرد.
نادر (پیمان معادی) پای اصولش ایستاده است. که مهمترین نمودش پدر پیرش است. هر چند این اصل تقریباً در شرف نابودی است، اما به هر حال حلقهی اتصال نادر به ارزشهایی است که برای خود تعریف کرده و از همان پلان ابتدایی فیلم در کنارهمسرش سیمین (لیلا حاتمی) در حضور قاضی دادگاه خانواده با غروری که در حالات چهره و دستش نیز پیداست سعی بر پافشاری بر این اصول و ماندن میکند.
با این حال در صحنهای که نادر بالاخره در پاسخ به دخترش ترمه (سارینا فرهادی) اعتراف میکند که از حاملگی راضیه خانم (ساره بیات) خبر داشته و با این حال کتمان کرده ما به عنوان تماشاگر با سابقهای که از نادر در ذهن پروراندهایم جا میخوریم اما او را مقصر نمیدانیم و در واقع نادر برای ما تمام نمیشود. چون نادر در تنگنایی قرار گرفته که جبراً پا روی اصولش میگذارد و تازه تنگنایی که به خاطر پدر و دخترش برای خود ساخته و تلخی قصه در این است که شخصیتها حق انتخابی ندارند و ناچارند. نادر ناچار است بگوید از حاملگی راضیه بیخبر بوده.
و یا حجت (شهاب حسینی) که انگار رویاروییاش با آدمهایی از سنخ نادر و سیمین که خود را تو سری خوردهی آنها میداند باعث شده هر جا میتواند لب به شکایت باز کند و سعی کند ثابت کند چیزی از آنها کم ندارد. فکر میکند اینگونه ظلمی که در حق او و خانوادهاش شده را جبران میکند.
فرهادی در طراحی کاراکتر حجت بسیار ظریف و استادانه عمل کرده، حجت آشکارا فردی عصبی و پرخاشگر است اما در عین حال فردی خانواده دوست به نظر میرسد. کمی لغزش در طراحی شخصیت حجت میتوانست منجر به پرتاب او در حد کاراکتر مرد زورگو و خشن و ترسناکی شود که زنش از دست کتکهای او خلاصی ندارد. اما نکتهی تواماً تلخ و شیرین قضیه این است که حجت در اوج هیستریهایش و فشارهای عصبیاش دستش روی کسی جز خودش بلند نمیشود. با این وجود و با وجود کدهایی که فرهادی از حجت به بینندهاش میدهد. به عنوان نمونه صحنهای که قرآن به دست به محل کار خانم قهرایی (مریلا زارعی) میرود و از او میخواهد دست روی قرآن بگذارد و قسم بخورد و یا جایی که خواهرش همراه با سیمین به محل کار سابقش میروند تا او را راضی به گرفتن دیه و رضایت دادن کنند. اما در نهایت حجت هم در تنگنایی از جنسی دیگر قرار دارد. و در صحنهی فوق العادهی آشپزخانه که حتی از لحاظ نوع انتخاب لوکیشن و تنگی دیوارهای فضای آشپزخانه و فشاری که حجت و راضیه در وسط آن قرار گرفتهاند از راضیه میخواهد که در قبال خواستهی نادر دست روی قرآن بگذارد و قسم بخورزد. که بچهاش بر اثر هل دادن نادر سقط شده و گناهش را هم گردن میگیرد. حجت حاضر است گناه این قسم دروغ را که با معیارهایی که از او میبینیم و حدس میزنیم فاصلهی زیادی دارد گردن بگیرد. چون ناچار است.
با این توصیف فرهادی مفاهیمی چون «اعتقادات» را در کنار اخلاق مفاهیمی نسبی قلمداد میکند و در اثرش نشان میدهد که زندگی امروز پیچیدگیهایی دارد و آدمها دچار تناقضاتی عمیق شدهاند که شاید این مفاهیم در مقاطعی حساس دیگر کارکرد خود را از دست میدهند